ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.
ساحل دریا

ساحل دریا

دیگر لازم نیست به ساحل دریا بروید؛ ما ساحل دریا رابه خانه هایتان می آوریم.

یک خاطره از دیدار با رهبری

 مقدمه ی علت نوشتن این مطلب پس از یازده سال :

ترکیب مدعوین و سخنرانان دیدارهای آیت‌الله خامنه‌ای با دانشجویان و اساتید دانشگاه، موجب اعلام انتقاد ایشان از روند برگزاری این دو مراسم مهم شده است.

به گزارش «تابناک»، مقام معظم رهبری چهارشنبه چهارم و یکشنبه هشتم شهریور ماه به روال برنامه‌ دیدارهای ماه مبارک رمضان با دانشجویان دانشگاه‌های گوناگون، نخبگان علمی ـ فرهنگی دانشگاه‌ها و اعضا و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی و جمعی از اساتید و اعضای هیأت علمی، نخبگان، و رؤسای دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی به صورت جداگانه دیدار کردند.

بنا بر این گزارش، رهبر انقلاب اسلامی از سخنان مطرح در جلسه دیدار دانشجویان و یکدست بودن جمع سخنرانان راضی نبودند و انتظار ایشان از برگزارکنندگان این مراسم این بوده است که همه طیف‌ها و عقاید سیاسی در جلسه سخن بگویند.
ایشان در این باره در آغاز سخنان خود، خطاب به حاضران در دیدار دانشجویی تأکید کردند:
شما همه‏ دانشجویان کشور نیستید و شاید نماینده همه‏ تفکرات و سلایق گوناگون دانشجویى هم نباشید؛ لیکن شکى نیست که یک مجموعه‏ عظیمى از دانشجویان، آنچنان مى‏اندیشند که شما اینجا بیان کردید؛ با اختلاف نظرهایى که احیاناً در اظهارات شما بود.
بر این اساس، رهبری همچنین در آغاز دیدار با اساتید دانشگاه و پس از سخنان آنان نیز فرمودند: نظرات دوستان و آقایان مورد احترام هست. البته هم امسال، هم سال‌هاى گذشته، در زمینه‏ مسائل جارى کشور ـ چه مسائل سیاسى، چه اجتماعى ـ نیز مطالبى گفته شد. البته متأسفانه وقت کم بود. یقیناً آنچه را دوستان راجع به مسائل جارى گفتند، همه‏ آن چیزى که در ذهن این مجموعه وجود دارد، نیست؛ همچنانگه همه‏ آنچه هم که باید گفت، نیست.
یادآوری می‌شود، دعوت از مدعوین و برنامه‌ریزی اداره جلسه و چگونگی طرح مباحث و پرسش‌ها در این نوع جلسات از سوی نهادهای دانشگاهی، از جمله نهاد نمایندگی در دانشگاه‌ها صورت می‌پذیرد. 

  

اما ذکر خاطره :

یادم آمد ۲۴ دی ماه سال ۷۷ یعنی دقیقا یازده سال پیش ٬ آخرین سال حضورم در دانشگاه ٬ مسوول دفتر نهاد رهبری در دانشگاه شهید عباسپور  از میان آن همه تشکل های موجود و فعال بنده را انتخاب کرد که مدعوین افطاری حسینیه ی امام خمینی ( رحمه الله علیه ) را برگزینم. 

از میان آن همه دانشجو انتخاب ده نفر خیلی سخت بود. اما تصمیمی اتخاذ کردم که برخی دانشجویان دانشگاه را خیلی عصبانی کرد. 

تصمیم گرفتم که  ازمیان دانشجویان سه نفر چپی ٬ سه نفر راستی و سه نفر دیگر ازمیان آن هائی که خنثی بودند و در فعالیت های دانشگاهی کمتر فعال بودند را انتخاب کنم. 

و این گونه بود که برخی به شدت از اینکه سه نفر چپی  و سه نفر خنثی در بیت رهبری باشند عصبانی شدند و حق خود می دانستند مراسم را از دست ندهند. البته استدلالم این بود که این دانشجویان نیز در مراسمی اینچنینی حضور یابند و با جو  آن آشنا شوند. 

دفتر نهاد ترکیب انتخابی مرا برگزید و آنها به مجلس دعوت شدند. کارت مخصوص شرکت در مراسم و توصیه های لازم از جمله نداشتن دسته کلید ٬ سکه ٬ انگشتر ٬ وسایل فلزی ٬ تلفن همراه و ... به اطلاع آنها رسانده شد و درساعت مقرر حرکت کرده و به حسینیه ی امام واقع در خیابان پاستور رفتیم. 

از مراسم و جزئیات آن می گذرم و نکته ی جالب توجه آن را شرح می دهم.  

سال ۷۷ سال دوم ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و شور و هیجان خاصی در طیف دوم خردادی ها وجود داشت. سه نفر چپی دانشگاه ما با حدود سی نفر دیگر از چپی های دانشگاه های دیگر تهران یک حلقه ای تشکیل دادند تا در متن مراسم از خاتمی حمایت نمایند. 

در ابتدای سخنرانی رهبر انقلاب ٬ جمعیت برخواست و شعارهائی را بلند فریاد می زد. پس از فروکش کردن شعار حامیان ٬ چپی های اندک برخواستند و فریاد  زدند: 

خامنه ای زنده باد خاتمی پاینده باد 

جمعیت راستی ها دوباره برخواستند و با شدت هرچه بیشتر فریاد زدند : 

حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی  

در شدت صدای راستی ها ٬ صدای چپی ها گم و ناپدید شد. 

با شروع سخنرانی رهبر انقلاب جمعیت آرام شد. اما این پایان ماجرا نبود. در انتهای سخنرانی رهبر انقلاب ٬ طبق معمول جمعیت برخواست تا شعارهائی در حمایت از ایشان سردهند. 

ما همه سرباز توئیم...گوش به فرمان توئیم  

ابوالفضل علمدار...

اما آنسو تر دانشجویان چپی همان شعار قبلی را تکرار می کردند و البته در ازدحام شعار راستی ها گم و ناپیدا بود. تا اینکه جمعیت راستی ها شروع به آرام شدن کردند و تازه شعارهای چپی ها را شنیدند.  

صحنه ی به وجود آمده غیر قابل درک است. راستی ها با مشتهای گره کرده و عصبانیت تمام به سمت چپی ها آمدند و محک فریاد می زدند: 

حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی  

هجوم راستی ها و محصور کردن چپی ها و شعارهای محکم و همرا با عصبیت آن ها غیر قابل تصور بود. یک لحظه به شدت ترسیدم و احساس کردم الان است که چپی ها زیر دست و پای راستی ها ٬ له شوند.به هر تقدیری بود جمعیت را آرام کردند و از مجلس خارجشان کردند. 

این مراسم در روز چهار شنبه برگزار شد . اما به دلیل برخوردهائی که صورت گرفته بود خبر برگزاری آن در شب پخش نشد. و حتی سخنرانی و حضور دانشجویان نیز منعکس نشد. سه روز بعد یعنی شنبه اخبار شبانگاهی سیما با خبری کوتاه دیدار دانشجویان  با رهبری را منتشر کرد و  آن ماجرا خاتمه یافت. 

اما خبرگزاری های بی بی سی و آمریکا همان شب چهارشنبه دیدار در حسینیه ی امام و درگیری های مرتبط را منعکس کردند. 

 

اکنون یازده سال از آن ماجرا گذشته و گلایه ی رهبر انقلاب از ترکیب شرکت کنندگان و اطلاع رسانی های اخیر صدا و سیما مرا به خاطرات آن زمان سوق داد. 

هنوز هم عده ای هستند که نمی خواهند حضور و نظر دیگران را منعکس نمایند و خود و دیگران را به شنیدن صداهای مورد پسند خود مجبور می نمایند. اتفاقی که به یقین نه تنها کمکی به آرامش در جامعه نمی نماید ٬ بلکه باعث زیر زمینی شدن نظرات ناگفته و انفجار آن در لحظه ی یافتن روزنه خواهد شد. 

اتفاقی که باعث می شود  اعتماد مردم از رسانه های دیداری و شنیداری وطن حذف و گرایش به خبرگزاری های غریبه و اعتماد به آن ها را تقویت نماید. 

این مهم پس از انتخابات دوره ی دهم ریاست جمهوری به شدت در صدا و سیما اجرا و نتیجه ی متعارف آن برکسی پوشیده نیست.  

 

(آخرین بازدید۵۴۵۹۱)

 

نظرات 2 + ارسال نظر
همشهری چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:59 ق.ظ

گفت...
خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است.!

نشریه رامسر جمعه 25 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:26 ق.ظ http://magazine-ramsar.blogfa.com/

شما در نشریه رامسر لینک شدید در صور صلاح دید نشریه را لینک نمایید

سلام
ممنون از لطفتان
باکمال میل در پیوند قرار گرفتید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد